و اما برهنگی
و اما برهنگی
انسان برهنه متولد میشود و اگر هم تا آخر عمر برهنه بماند مشکلی نخواهد داشت . پوشش
برای محافظت در برابر سرما و گرما و ... پدید آمد ولی مانند بسیار موارد دیگر به بیراهه
رفت و کم کم وسیله ای برای اعمال قدرت در جهت یکدست نمودن جامعه ی تحت سلطه شد
و به صورت نمادی برای سنجش میزان
تسلط حاکم بر اجتماع تعریف شد .
از اینرو است اگر میبینید زمانی که حکومتها از پس حل مشکلاتشان
برنمی آیند و اقتدار خود را در معرض خطر میبینند
بیشتر به کنترل پوشش جامعه علاقمند میشوند تا از این رهگذر سرپوشی بر اقتدار
ازدست رفته ی خویش بنهند و حس اعمال قدرت بر جامعه را ارضا کنند
و نیز این حس را به جامعه تزریق نمایند
در سمت دیگر افراد از پوشش برای بیان نظرات , اعتراض , موافقت و جلب توجه استفاده
کردند و پوشش باز هم بیشتر در جوامع بشری نهادینه شد
اما نقطه ی عطف این جریان ورود دین به ماجراست . دین که برای بقا نیازمند نهادینه کردن و
تقدس امور ابتدایی و مضخرف میباشد با ارائه ی تعریف و حدود برای پوشش افراد آن را از
یک امر اجتمایی به یک امر فطری و اجتناب ناپذیر بدل نمود و بدین ترتیب پوشش از این پس
گرایش دینی جامعه را نیز نشان میداد و به عنوان نماد حاکمیت دینی نیز عمل میکرد .
و اما موجی که از آن به عنوان برهنگی در غرب یاد میشود و پس از آن هر وقت که فرصتی
یافت در ایران نیز سر برآورد و حتا به زور اسلحه و مزدوران پلیس نیز قابل مهار
نمیباشد حاصل سر باز کردن عقده های هزاران ساله میباشد که در غرب پس از رنسانس و در
ایران هرگاه که مجال یافته پا گرفته است . و از اینرو گرایش به برهنگی نه غربزدگی و بی
هویتی بلکه بازگشت به طبیعت و فرار از هویت جعلی ساخته ی دست حکومت و دین میباشد.
صادق هدایت د داستان"س.گ.ل.ل" این بازگشت به طبیعت وبرهنگی را پیشبینی میکند
مزدک میرزا
No comments:
Post a Comment